- نیاز داشتن
احتیاج داشتن محتاج بودن: (اگر بویهای خوش آورد باز که دارند مردم ببویش نیاز) (شا. بخ 25: 1)
معنی نیاز داشتن - جستجوی لغت در جدول جو
- نیاز داشتن ((تَ))
محتاج بودن
- نیاز داشتن
بحاجةٍ
- نیاز داشتن
Necessitate, Need, Require
- نیاز داشتن
nécessiter, avoir besoin de, exiger
- نیاز داشتن
necessitar, precisar, requerer
- نیاز داشتن
necessitar, necesitar, requerir
- نیاز داشتن
wymagać, potrzebować
- نیاز داشتن
требовать , нуждаться , требовать
- نیاز داشتن
вимагати , потребувати
- نیاز داشتن
noodzakelijk maken, nodig hebben, vereisen
- نیاز داشتن
erfordern, benötigen
- نیاز داشتن
necessitare, aver bisogno di, richiedere
- نیاز داشتن
आवश्यकता होना , आवश्यकता होना
- نیاز داشتن
ضرورت ہونا
- نیاز داشتن
จำเป็นต้อง , ต้องการ , ต้องการ
- نیاز داشتن
לדרוש , זקוק , צריך
- نیاز داشتن
必要とする
- نیاز داشتن
使...成为必要 , 需要
- نیاز داشتن
필요하다 , 필요하다
- نیاز داشتن
gerektirmek, ihtiyaç duymak
- نیاز داشتن
memerlukan, membutuhkan
- نیاز داشتن
প্রয়োজন হওয়া , প্রয়োজন , প্রয়োজন হওয়া
- نیاز داشتن
hitaji
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نایب بودن جانشین بودن: (شوشه بدو قسم آفرید تا اگر یکی قسم را آفت رسد آن نیمه دیگر نیابت وی بدارد تا حیوان رود تباه نشود)
مخفی کردن پوشیده داشن: (استاد... بدان بند (پند) غریب که از وی نهان داشتنه بود با او در آویخت)
حفظ کردن حفاظت کردن پاسبانی کردن: یا رب تو مر حسین ابوبکر را مدام از کل حادثات زمانه نگاه دار، (لباب الالباب) در جایی محفوظ داشتن: مردم آزاری... سنگی بر سر صالحی زد. درویش... سنگ را نگاه همی داشت تازمانی که ملک را بر آن لشکری خشم آمد، مراقبت کردن توجه کردن: طلایه فرستاد هرسو براه همی داشت لشگر زدشمن نگاه، تعمد کردن پرورش دادن، باز داشتن منع کردن، توقیف کردن
نیک داشتن: (ملک نیمروز... را پیش الخان بردند با ترکان خاتون... ایشانرا نیکو میداشت)
